 
    
    
وامهای کلان بنیاد مستضعفان از بانک سینا؛ معوقات سنگین و پروژههایی با آینده مبهم
 پروژه آزادراه تهران–شمال و شرکت تولید خوراک دام دانهچین مهمترین مقصدهای این تسهیلات بودهاند، اما با گذشت زمان، نه تنها بخشی از این منابع بازنگشته، بلکه همچنان اطلاعات روشنی از نحوه مصرف دقیق و برنامه بازپرداخت آنها منتشر نشده است. نسبت معوقات کلان بانک به سطح نگرانکننده ۶۸ درصد رسیده و اسامی شرکتهایی مانند دانهچین، رازک و سبحان، پای ثابت فهرست بدهکاران بانکی هستند. عدم شفافیت درباره وثایق، تعهدات اجرایی و خروجی پروژهها، وضعیت را برای سپردهگذاران و نهادهای ناظر پیچیدهتر کرده است. تسهیلات کلان اعطاشده عمدتاً در پروژههای زیر هزینه شده است:
•    پروژه آزادراه تهران–شمال (ساخت و بهرهبرداری از بزرگراه شمالی پایتخت) که با قرارداد مشارکت بنیاد مستضعفان در دست اجرا است. طبق گزارش کدال بانک سینا، املاک بنیاد به ارزش ۱٬۰۴۴ میلیارد تومان برای «تسویه بخشی از بدهی شرکت احداث و بهرهبرداری آزادراه تهران–شمال» به بانک منتقل شده است.
•    شرکت کشاورزی و دامپروری و تولید خوراک دام (شرکت دانهچین)، زیرمجموعه هلدینگ کشاورزی فردوس پارس بنیاد. این شرکت که در تولید خوراک دام، طیور و آبزیان فعال است، موفق شده وامهای یورویی از بانک سینا دریافت کند. با توجه به ماهیت شرکت، این وام احتمالاً برای واردات یا تولید نهادههای دامی صرف شده است، هرچند منابع رسمی درباره مصارف دقیق آن هنوز شفاف نیست.
برنامه و سازوکار بازپرداخت
اطلاعات منتشرشده برنامه زمانی مشخصی برای بازپرداخت این تسهیلات را نشان نمیدهد. برای مثال، وام ارزی دانهچین با نرخ ۸ درصد برای دوره ۶ ماهه تخصیص یافته بود، اما تا پایان شهریور ۱۴۰۳ یک ریال از آن بازپرداخت نشده بود. به صورت کلی، جز اقداماتی نظیر واگذاری بخشی از املاک بنیاد به بانک برای تسویه بدهی آزادراه (مطابق گزارش بالا) برنامه جامع بازپرداخت مشخصی اعلام نشده است. بانک سینا قبلاً ادعا کرده بود که تسهیلات دریافتی دانهچین «تسویه شده» و این شرکت دیگر بدهی به بانک ندارد؛ ادعایی که با آمار جدید بانک مرکزی در تناقض است و نشان میدهد وعدههای بازپرداخت اجرایی نشده است. 
سوابق بازپرداخت و مطالبات معوق
عملکرد بازپرداخت تسهیلات مربوطه نگرانکننده بوده است. طبق دادههای بانک مرکزی، تا پایان بهار ۱۴۰۴ بانک سینا به هشت گروه ذینفع مرتبط، مجموعاً حدود ۱٬۲۱۹ میلیارد تومان تسهیلات خالص پرداخت کرد که از این مبلغ ۸۳۲ میلیارد تومان (حدود ۶۸٪) به صورت بدهی غیرجاری (معوق) ثبت شده است. به عبارت دیگر، بیش از نیمی از این وامها بازپرداخت نشده است. در موارد مشخص، شرکت دانهچین بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان وام با نرخ ۲۳ درصد و دوره ۱۲ ماهه دریافت کرده که بیش از یکسوم آن (حدود ۱۰۴ میلیارد تومان) به عنوان بدهی غیرجاری باقی مانده است. بر اساس گزارش بانک سینا، گروههایی مانند دانهچین، لابراتوارهای رازک و داروسازی سبحان و برخی گروههای وابسته به خود بنیاد همگی مشمول تسهیلات معوق این بانک هستند. این سوابق نشان میدهد شرکتهای بنیاد مستضعفان متعدد در فهرست بدهکاران عمده بانک قرار دارند و بازپرداخت وامهای کلان آنها با تأخیر یا تعویق مواجه بوده است.
ریسک اعتباری و وثایق
نسبت مطالبات معوق بسیار بالا در بانک سینا (حدود ۶۸٪ از کل تسهیلات عمده) نشانگر ریسک اعتباری جدی است. علاوه بر این، وثایق کافی برای تضمین بازپرداخت وامها به وضوح اعلام نشده است. به جز واگذاری املاک بنیاد برای تسویه بخشی از بدهی آزادراه، گزارشی از وثیقهگذاری قابل اتکا وجود ندارد. تضاد بین ادعای بانک مبنی بر تسویه کامل وامها و آمار رسمی حاکی از معوقات بالا، نشاندهنده ضعف نظارت و افزایش ریسک اعتباری این تسهیلات است. در مجموع، به نظر میرسد این تسهیلات بدون پوشش وثیقه کافی بوده و اعطای آن به شرکتهای وابسته زمینه بروز مشکلات بازپرداخت و ناترازی مالی را فراهم کرده است.
پروژهها و عملکرد آنها
دو پروژه اصلی مرتبط با این وامها عبارتند از پروژه آزادراه تهران–شمال و شرکت خوراک دام دانهچین. بخش تهران–شمال آزادراه در ساخت مهم و پیچیدهای قرار دارد؛ مدیران بنیاد مستضعفان اعلام کردهاند منطقه ۳ (پیچیدهترین بخش) این آزادراه «در کمتر از پنج سال آینده تکمیل» خواهد شد. نتیجه بخشهایی از این پروژه در سال ۱۴۰۴ همزمان با میلاد پیامبر اسلام افتتاح شد و گفته شده برای تسریع تکمیل مسیر از تجهیزات پیشرفته استفاده میشود. با این حال، بزرگ بودن بدهی (بیش از هزار میلیارد تومان) و سازوکار پیچیده مشارکت نشان میدهد برنامه پروژه همچنان پرچالش است. از سوی دیگر، شرکت دانهچین که هدفش تولید خوراک دام است، تسهیلات ارزی کلانی از بانک دریافت کرده، اما با وجود وعدهها بخش عمده بدهی هنوز تسویه نشده. این امر باعث تردید درباره عملکرد عملیاتی و پیشرفت پروژههای زیرمجموعه این شرکت شده است؛ به ویژه که منابع دریافتی ظاهراً در حدی نبوده که بتواند تولید یا واردات کافی نهاده انجام دهد.
 
     
     
     
         
         
         
         
         
                         
                         
                         
                         
                        