وحدت راه حل عراق
روزنو :محمدعلي سبحاني
با نگاهي كلي به تحولات و شرايط كنوني منطقه خاورميانه متوجه ميشويم كه اختلافات دروني مسلمانان و كشورهاي عرب موجب شده است تا روند توسعه و مردمسالاري با مشكل جدي مواجه شود. درست است كه در طول چند ماه گذشته در چندين كشور از جمله عراق، سوريه، افغانستان، مصر و... انتخابات برگزار شده است اما همه اين انتخابات با مشكلاتي مواجه شدهاند كه حكايت از وجود مشكلات ساختاري و ضعف و سستي نهادهاي پشتيبانيكننده توسعه و دموكراسي در اين كشورها دارد. در شرق كشورمان در افغانستان انتخابات بسيار پرهزينهيي برگزار شده است و مردم اين كشور به اميد آيندهيي بهتر پاي صندوقهاي راي رفتهاند اما نگرانيها از اختلاف و تقلب و سوءتفاهم وجود دارد. در مصر هم انتخابات نتوانست دو قطبي خشن اسلامگرا با سكولارها را حل كند و سرانجام عراق كه نقطه اميدي بود براي اينكه نشان داده شود امكان برگزاري انتخابات آزاد و روي كار آمدن اكثريت مردم و جابهجايي قدرت براساس ساز و كار انتخابات وجود دارد، اما ظهور اسلامگرايان افراطگرا و تروريستهايي كه كمترين نسبتي با پيشرفت و تمدن جديد و كمترين اعتقادي به دموكراسي و راي مردم ندارند تحت عنوان حكومت اسلامي عراق و شام كه با تسلط بر برخي از مناطق سوريه و عراق داعيه تشكيل خلافت اسلامي و احياي قدرت اسلامي در جهان را دارند، به همگان نشان داد كه كار به اين راحتي نيست و مادامي كه مسلمانان خود اراده مسالمت و همزيستي و پيشرفت و مردمسالاري را نداشته باشند مشكلات همچنان باقي خواهد بود. ظهور داعش نمايش شكلگيري فرقهگرايي در سطح منطقه است و همگان بدانند كه بزرگترين دشمن دموكراسي همين فرقهگرايي است. اگر كمي به عقب برگرديم و تحولات سوريه را در ابتداي كار به ياد بياوريم كه مردم با اعتراضات مسالمتآميز خود در خيابانها وارد شدند، قضاوت عادلانه به ما ميگويد اگر همه طرفهاي درگير ميپذيرفتند كه اكثريت همانگونه كه در عراق روي كار آمده است در سوريه هم روي كار بيايد چه بسا امكان شكلگيري گروههاي تروريستي كه از درون خلأهاي امنيتي و از جهل و سرخوردگي مردم سربرآوردند به وجود نميآمد. يا در صورتي كه در عراق پس از نخستين انتخابات اكثريت حقوق اقليت را تا حد راضيكنندهيي رعايت كرده بود، ممكن بود اكنون با شرايطي متفاوت از حالا روبهرو باشيم.
1- اكنون با اعلام خلافت اسلامي، فرقهگرايي و نفرتپراكني افراطيون چهرهيي جاهلانه از اسلام را ارائه داده و زمينههاي بدبيني هرچه بيشتر جهان نسبت به اسلام را ايجاد كرده است و متاسفانه فرصت براي دخالت خارجيها را افزايش داده است.
2- اختلافات ميان گروههاي سياسي و مذهبي و قومي در عراق وجود داشته و همين اختلافات فرصت را براي افراطيون فراهم كرده است، سوال اين است كه آيا طرفهاي سياسي از اين غفلت خود درس ميگيرند و به سمت همگرايي پيش ميروند يا همانگونه كه در جلسه پارلمان در روز سهشنبه نشان داد جنگ قدرت، عراق را به سمت تجزيه به پيش خواهد برد.
3- يقينا گفتمان فرقهگرايي و اختلافات قومي و مذهبي و تقاضاي رفراندوم توسط كردها كه حاكي از تجزيهطلبي است به گونه خطرناكي موجب واگرايي و گرايش به سمت تجزيه شده است. وجود گروه داعش كه خود را در يك فضاي جهاني تعريف كرده است ابزاري در اختيار فرقهگرايان و تجزيهطلبان خواهد بود و امكان كاميابي اين گروه خيالباف جاهل و تشكيل حكومت يا خلافت اسلامي براي درازمدت غيرممكن خواهد بود.
4- اگر آيتالله سيستاني موفق شود شمال و مركز و جنوب عراق را متحد كند و عراق دموكراتيك بتواند به حيات خود ادامه دهد، پس از تفاهم در چارچوب قانون اساسي عراق تكليف اين گروهها روشن خواهد شد و يقينا جايگاهي براي آنها در آينده عراق وجود ندارد و حتي اگر عراق به سمت فدراليسم و تجزيه هم پيش برود شانسي براي اين گروهها وجود ندارد و آن تنها ميتوانند به اقدامات تخريبي خود بسيار محدودتر ادامه دهد. بنابراين ميتوان تاكيد كرد در هر سال اقدام افراطيون و تروريستها براي تشكيل خلافت يا دولت اسلامي محكوم به شكست است.
5- وضعيت در عراق به جايي رسيده است كه هرگونه اتفاقي كه در عراق رخ دهد با توجه به شباهت و در هم تنيدگي اوضاع عراق با سوريه تاثير مستقيم در تحولات آتي سوريه خواهد داشت. بدين معني كه در صورت بازگشت همه طرفهاي درگير در عراق به گفتمان دموكراسي و تفاهم، بهگونهيي كه قدرت موزاييكي تقسيم شده باشد و تشكيل دولتي كه همه طرفها را راضي كند در آن صورت امكان حل مشكلات سوريه و حركت در مسيري مشابه عراق وجود دارد. اما اگر طرح آيتالله سيستاني شكست خورده و راه تجزيه در عراق دنبال شود در اين صورت است كه بايد براي سوريه نيز روند مشابهي را انتظار كشيد. نگارنده معتقد است كه در حال حاضر تنها و تنها بايد به دنبال راههايي رفت كه وحدت و تماميت ارضي عراق حفظ شده و پس از تفاهم پاكسازي همه مناطق عراق از تروريستها در اولويت قرار گيرد.