به روز شده در: ۲۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۱
کد خبر: ۷۲۴۲۶۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۷ - ۲۹ آبان ۱۴۰۴

زورگویی هسته‌ای به ایرانیان دیگر پاسخگو نیست!

روزنو :غرب با تکیه بر اهرم فشار قادر به مذاکره با ایران نیست و از همین رو تکرار سناریو‌های سنتی صرفا زمینه ساز تشدید تنش‌ها و کمرنگ شدن نقش دیپلماسی می‌شود

زورگویی هسته‌ای به ایرانیان دیگر پاسخگو نیست!

در‌حالی که سایه سنگین حملات خرداد ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵) امریکا و اسراییل بر تاسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز ایران همچنان بر فضای وین سنگینی می‌کند، نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در روز چهارشنبه (۱۸ نوامبر ۲۰۲۵) در وین آغاز شد، به یکی از حساس‌ترین و سیاسی‌ترین گردهمایی‌های سال تبدیل شده است.

به گزارش روز نو این اجلاس درحالی برگزار می‌شود که گزارش ادعایی اخیر مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، بر تخمین ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران تا پیش از تعلیق همکاری‌ها در اواخر ژوئن تمرکز کرده و از تهران خواسته تا دسترسی بازرسان به سایت‌های آسیب‌دیده را فراهم کند، بدون آنکه به طور مستقیم به تجاوزات امریکا و اسراییل بپردازد.

 در مرکز این اجلاس، پیش‌نویس ادعایی قطعنامه‌ای قرار دارد که به ادعای منابع آگاه، تروییکای اروپایی (بریتانیا، آلمان و فرانسه) به همراه واشنگتن آن را برای نکوهش «عدم همکاری کامل ایران» آماده کرده‌اند. در همین راستا خبرگزاری رویترز گزارش داد که بریتانیا، آلمان، فرانسه و ایالات‌متحده پیش‌نویس قطعنامه‌ای را به نشست هفته جاری شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارایه کرده‌اند که از تهران می‌خواهد درباره سایت‌های هسته‌ای هدف‌قرارگرفته و ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود، اطلاعات و دسترسی لازم را دراختیار آژانس قرار دهد.

در مقابل، تهران با صدایی رسا اعلام کرده که پس از بمباران تاسیساتش، عملا غنی‌سازی در جریان نبوده و نیست و تمام سایت‌های باقی‌مانده همچنان زیر نظارت کامل دوربین‌ها و بازرسان آژانس قرار دارند. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان صراحتا گفته: «ما در حال حاضر غنی‌سازی نمی‌کنیم، اما حق غنی‌سازی صلح‌آمیزمان را هیچ‌کس نمی‌تواند سلب کند و دیپلماسی تنها راه باقی‌مانده است.»

محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران نیز از «قانون جنگل» و استاندارد‌های دوگانه غرب سخن گفته و کاظم غریب‌آبادی، معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه هشدار داده که ارایه قطعنامه، ایران را به «بازنگری اساسی» در سیاست‌های هسته‌ای‌اش وادار خواهد کرد. همزمان، شکاف عمیق میان اعضای دایم شورای امنیت بیش از هر زمان دیگری آشکار شده؛ چین و روسیه علنا با هرگونه قطعنامه جدید مخالفت کرده‌اند و رایزنی‌های فشرده نمایندگان این دو کشور به همراه ایران و حتی میانجیگری مصر با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نشان می‌دهد که غرب این‌بار هم در اجماع جهانی تنها مانده است. در چنین شرایطی و به بهانه بررسی سناریو‌های احتمالی

پیش رو، روزنامه اعتماد با مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا و احمد شیرزاد، کارشناس مسائل سیاسی و هسته‌ای گفت‌و‌گو کرده است.

مرتضی مکی: ایالات‌متحده و تروییکای اروپایی از رویکرد سیاسی و نه فنی نهاد پادمانی به عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده می‌کنند

مرتضی مکی در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره پیامد‌های رویکرد غرب در نشست فصلی شورای حکام، وضعیت کنونی روابط ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را نوعی «تعلیقِ نه جنگ و نه صلح» توصیف کرد که پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسراییل شکل گرفت و با تهدید تروییکای اروپایی به فعال‌سازی مکانیسم ماشه همراه شد. این کارشناس مسائل اروپا با اشاره به نفوذ شدید دولت‌های غربی بر آژانس، خاطرنشان کرد که نقش سیاسی این نهاد اکنون به مراتب پررنگ‌تر از نقش فنی آن شده و ایالات‌متحده و اروپا از آن به عنوان اهرم فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران بهره می‌برند.

 مکی در ادامه افزود که با پایان عمر برجام، دستور کار آژانس دیگر بررسی تعهدات ایران ذیل این توافق نیست و روابط دو طرف صرفا برمبنای پادمان‌های جامع NPT پیش می‌رود؛ تغییری که از نظر حقوقی برای ایران پیامد خاصی نداشته، اما به کشور‌های غربی و اروپایی بهانه‌ای داده تا با بزرگ‌نمایی مسائل پادمانی، فشار سیاسی را افزایش دهند.

 به گفته او، مهم‌ترین بهانه فعلی غرب موضوع حدود ۴۰۰ تا ۴۸۰ کیلوگرم مواد غنی‌سازی شده اعلام نشده است که ادعا می‌کنند یا در حملات هوایی امریکا و اسراییل از بین رفته یا به مکان دیگری منتقل شده است.

 این کارشناس ارشد سیاست خارجی تاکید کرد که ایران اعلام کرده این مواد همچنان زیر آوار تاسیسات ویران شده مدفون است و دسترسی به آنها ممکن نیست، اما کشور‌های غربی با اصرار بر همکاری بیشتر ایران، در واقع به دنبال حفظ و تشدید فشار سیاسی هستند. مکی با اشاره به ماهیت سیاسی این ادعا‌ها تصریح کرد که این مواد غنی‌سازی‌شده بیش از آنکه دغدغه واقعی فنی و امنیتی برای غرب باشد، صرفا ابزاری برای تداوم فشار حداکثری است و اگر مناسبات ایران و آژانس بهبود یابد یا تحرک مثبتی در روابط تهران-واشنگتن ایجاد شود، حساسیت این موضوع به سرعت کاهش چشمگیری خواهد یافت.

به باور این کارشناس مسائل بین‌الملل، نشست روز چهارشنبه ادامه همان سیاست فشار حداکثری امریکا و اروپا خواهد بود و نباید انتظار تحول چشمگیری داشت. مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا در ارزیابی اظهارات اخیر عباس عراقچی، این موضع را ترکیبی هوشمندانه از سیاست انقباضی و انبساطی توصیف کرد و افزود: ایران از ابهام موجود در برنامه هسته‌ای، به ویژه موضوع مواد غنی‌سازی شده اعلام نشده، به عنوان اهرم و کارتی برای وادار کردن طرف مقابل به بازگشت جدی به میز مذاکره استفاده می‌کند؛ مذاکراتی که مبتنی بر دیپلماسی واقعی باشد، نگرانی‌های متقابل را رفع کند و به کاهش تنش و دستیابی به توافق منجر شود.

به گفته او، موضع‌گیری آقای عراقچی به خوبی نشان می‌دهد که چنانچه تحرکی جدی در گفت‌و‌گو‌های ایران و ایالات‌متحده شکل بگیرد، تهران آمادگی دارد همکاری خود با آژانس را گسترش دهد. به باور این کارشناس فاصله باقی‌مانده تا فعال‌سازی مکانیسم ماشه، ایران با توافق قاهره تلاش کرد اروپایی‌ها را از فعال کردن این مکانیسم بازدارد، اما این توافق انتظارات آنها را به طور کامل برآورده نکرد؛ زیرا عمدتا کلی بود و برنامه زمانی مشخصی برای نظارت آژانس بر تاسیسات هسته‌ای ایران تعیین نکرد. حال اگر توافق قاهره پیش از بمباران‌های امریکا و رژیم صهیونیستی حاصل می‌شد، احتمالا اروپایی‌ها تحمل بیشتری برای به‌تعویق انداختن اسنپ‌بک نشان می‌دادند. به باور مکی، سیگنال‌های دیگری نیز ارسال شده است؛ از‌جمله موضع کمال خرازی، رییس شورای راهبردی روابط خارجی مبنی بر آمادگی ایران برای پذیرش پیشنهاد روسیه و چین برای همکاری بیشتر با آژانس (هر چند جزییات این پیشنهاد هنوز منتشر نشده است).

او افزود: این نشانه‌ها حاکی از انعطاف بیشتر ایران در همکاری با آژانس است و می‌تواند زمینه‌ساز گفت‌و‌گو‌های متعادل‌تر با ایالات‌متحده شود. او همچنین تاکید کرد هر تحول یا ابتکار عملی در حوزه هسته‌ای ناگزیر از دروازه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی عبور می‌کند؛ بنابراین اگر تهران واقعا به دنبال گشایش است، باید کنشگری فعال‌تر و موثرتری نشان دهد و همزمان در پایتخت‌های روسیه و چین رایزنی‌های فشرده‌تری انجام دهد، زیرا زمان بسیار محدود است و خطر تشدید تنش و تعلیق بیشتر خواهد شد. مرتضی مکی همچنین به گزارش‌ها درباره حمل پیام مکتوب رییس‌جمهور ایران توسط محمد بن سلمان اشاره کرد و گفت باید دید این تحرکات تا چه حد می‌تواند به گشایش واقعی در برنامه هسته‌ای و خروج از وضعیت کنونی منجر شود.

 مرتضی مکی، در ارزیابی آینده رویکرد روسیه و چین در قبال برنامه هسته‌ای ایران و احتمال حمایت عملی آنها در برابر فشار‌های غرب، تاکید کرد که پس از جنگ ۱۲ روزه، رفتار مسکو و پکن به طور محسوس تغییر کرده و بیش از گذشته بر پایه محاسبات استراتژیک و منافع ملی خودشان استوار است و از همین رو ایران دیگر نمی‌تواند روی حمایت بی‌قیدوشرط این دو قدرت حساب باز کند؛ هر چند چین و روسیه به دنبال محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران نیستند، اما عمق و گستره حمایت‌شان از تهران در برابر فشار‌های غربی به‌وضوح محدود است. این کارشناس مسائل اروپا در ادامه به بررسی رویکرد دولت روسیه پرداخت و گفت اگر بخواهیم عمق روابط راهبردی مسکو با تهران را بسنجیم، باید ببینیم روسیه تا چه حد حاضر است نیاز‌های حیاتی ایران، به ویژه تامین تجهیزات نیروی هوایی و سامانه‌های پدافندی پیشرفته را برآورده کند.

 به باورش فعالیت و کنشگری روسیه در نهاد‌های بین‌المللی هر چند مفید است، اما به‌تنهایی نمی‌تواند به معنای همراهی کامل با ایران در شورای امنیت یا آژانس و کاهش پایدار فشار‌های سیاسی تلقی شود. به باور این کارشناس مسائل اروپا، موضع روسیه در شورای امنیت قطعا می‌تواند فرصت‌هایی برای ایران ایجاد کند، اما تا زمانی که تفاهمی با ایالات‌متحده حاصل نشود، ایران از وضعیت تعلیق سیاسی و تنش جاری خارج نخواهد شد. این کارشناس مسائل اروپا، در پاسخ به پرسش درباره واکنش احتمالی ایران در صورت صدور قطعنامه جدید در شورای حکام آژانس، پیش‌بینی کرد که چنین قطعنامه‌ای در صورت تصویب، احتمالا متعادل و فاقد تحول چشمگیر خواهد بود.

این کارشناس مسائل اروپا افزود: در شرایط کنونی و پس از تخریب گسترده تاسیسات نطنز، اصفهان و فردو، ایران عملا فاقد اهرم هسته‌ای موثر (مانند افزایش غنی‌سازی بالای ۶۰درصد یا گسترش چشمگیر سانتریفیوژها) است که بتواند اروپا و امریکا را به تجدیدنظر جدی وادار کند. به گفته او، واکنش تهران به چنین قطعنامه‌ای بیشتر سیاسی خواهد بود و همکاری با آژانس را دشوارتر و محدودتر خواهد ساخت.

مرتضی مکی خاطرنشان کرد: مقامات ایرانی از «بازنگری اساسی» در سطح همکاری سخن گفته‌اند که می‌تواند به کاهش بیشتر تعاملات یا اقدامات متقابل دیپلماتیک منجر شود. او در عین حال تاکید کرد که ابتکار عمل دیپلماتیک ازسوی تهران کاملا متصور و حتی مطلوب است، به ویژه اگر این ابتکار از جانب دولت‌های اروپایی مطرح شود. او افزود: ایران بار‌ها آمادگی خود را برای گفت‌و‌گو‌های سازنده اعلام کرده، مشروط بر اینکه طرف مقابل از فشار‌های یک‌جانبه و قطعنامه‌سازی دست بردارد. او تصریح کرد: صرف‌نظر از صدور یا عدم صدور قطعنامه در شورای حکام، جمهوری اسلامی باید کنشگری فعال‌تر و هماهنگ‌تری را با روسیه و چین در پیش گیرد تا از این مسیر به تعادل نسبی در روابط بین‌المللی دست یابد و فضای دیپلماسی را باز نگه دارد.

مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا، در ارزیابی احتمال رویارویی نظامی جدید در شرایط تصاعد بحران هسته‌ای ایران -به ویژه باتوجه به نشست شورای حکام آژانس در نوامبر ۲۰۲۵ و رویکرد رافائل گروسی- تاکید کرد که واقعیت تشدید بحران انکارناپذیر است و تصویب قطعنامه‌ای جدید در این نشست (۱۹ تا ۲۱ نوامبر در وین) می‌تواند تنش را بیش از پیش افزایش دهد. این کارشناس مسائل اروپا افزود: گزارش ۱۲ نوامبر ۲۰۲۵ آژانس، که بر عدم دسترسی به تاسیسات هسته‌ای آسیب دیده تمرکز دارد و موجودی اورانیوم غنی‌شده تا ۶۰درصدی ایران را برجسته می‌کند، زمینه‌ساز رویارویی‌های تازه‌ای است، اما احتمال درگیری نظامی مستقیم و گسترده مجدد -مشابه جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵- در کوتاه‌مدت پایین ارزیابی می‌شود، هر چند هر گام تشدیدآمیز این خطر را افزایش می‌دهد. به گفته او، هرچه تلاش‌ها برای مهار تنش بیشتر شود، فضای تهدید و جنگ‌افروزی اجتناب‌ناپذیرتر خواهد بود.

 مرتضی مکی خاطرنشان کرد: ایالات‌متحده و متحدانش، از‌جمله رژیم صهیونیستی، از هر فرصتی مانند تصویب قطعنامه‌های شورای حکام توسط تروییکای اروپایی با حمایت امریکا، برای حداکثرسازی فشار بهره می‌برند. این کارشناس مسائل اروپا تاکید کرد: واکنش ایران به چنین قطعنامه‌ای -که احتمالا بر عدم رعایت تعهدات پادمانی تمرکز دارد- تعیین‌کننده است و می‌تواند تعامل تهران با آژانس را پیچیده‌تر سازد.

 او افزود: هدف غرب، بهره‌برداری از شرایط سیاسی، اقتصادی و امنیتی آسیب‌پذیر ایران برای رساندن فشار حداکثری به نقطه‌ای است که تهران را یا به تسلیم وادارد یا زمینه‌ساز حملات بیشتر به زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی آن شود؛ سناریویی که در ماه‌های آینده اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

مرتضی مکی در ادامه تصریح کرد: این وضعیت نیازمند کنشگری فعال دیپلماتیک، گفت‌و‌گو‌های منطقه‌ای و جهانی و تعامل موثر در نهاد‌های بین‌المللی -به ویژه ازسوی وزارت امور خارجه- است تا از شرایط تعلیقی کنونی خارج شویم، زیرا این تعلیق نه تنها به پیشرفت مطلوب منجر نمی‌شود، بلکه خطر تشدید تنش را دوچندان می‌کند. به باور مکی، در میان کارگزاران نظام، مواضع مقاماتی، چون مسعود پزشکیان حاکی از آگاهی از ضرورت کنشگری فعال و ابتکار عمل در عرصه خارجی است. این ابتکار عمل نیازمند تجدیدنظری در سیاست خارجی کلان جمهوری اسلامی است؛ تصمیمی که در شرایط بسیار سختی اتخاذ شده و بدون آن، ایجاد گشایش خارجی و حتی داخلی ممکن نخواهد بود.

احمد شیرزاد:درخواست غرب ونهاد پادمانی برای بازدید از سایت‌های هسته‌ای کشورمان با هدف جمع‌آوری اطلاعات مطرح شده و در چارچوب ماموریت‌های پادمانی قابل اعتنا نیست

احمد شیرزاد، کارشناس مسائل هسته‌ای در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره سناریو‌های احتمالی بعد از نشست شورای حکام با توجه به گزارش آژانس گفت: تعاملات ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تا پیش از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، علی‌رغم برخی چالش‌ها و گلایه‌های متقابل، متعادل و در مسیر همکاری پیش می‌رفت و ایران هیچ‌گاه بنای قطع همکاری نداشت. حتی آخرین گزارش مدیرکل آژانس که بسیار تلخ و منفی بود، نتوانست این همکاری‌ها را متوقف کند.

اما پس از حمله مستقیم به مهم‌ترین تاسیسات هسته‌ای فعال کشورمان، شرایط کاملا تغییر کرد؛ هنوز مشخص نیست چه میزان آلودگی رادیواکتیو در این سایت‌ها ایجاد شده و به همین دلیل مقامات کشورمان صلاح نمی‌دانند که بازدید فوری انجام شود. شیرزاد در ادامه تصریح کرد: از یک‌سو طرفی که بمباران را انجام داده ادعا می‌کند هیچ چیز سالمی باقی نگذاشته و ازسوی دیگر ایران به دلیل نگرانی از آلودگی‌های احتمالی منطقه، تمایلی به کاوش سریع و گسترده ندارد؛ در حال حاضر فقط اقدامات احتیاطی و حفاظتی محدود برای جلوگیری از انتشار مواد رادیواکتیو در جریان است و هیچ برنامه‌ای برای بازگشایی یا راه‌اندازی مجدد این مراکز اعلام نشده.

 این کارشناس مسائل هسته‌ای در ادامه خاطرنشان کرد: فشار‌های اروپا و آژانس برای بازدید سریع از سایت‌های بمباران‌شده عمدتا هدفی اطلاعاتی دارد؛ یعنی امریکایی‌ها و متحدانشان می‌خواهند دقیقا متوجه شوند چه میزان آسیب وارد کرده‌اند، چه مقدار از برنامه هسته‌ای ایران از کار افتاده و کدام بخش‌ها ممکن است همچنان قابل بهره‌برداری باشد.

 او تاکید کرد که این درخواست ادامه همان مسیر تخریب است و نمی‌توان آن را صرفا در چارچوب ماموریت‌های پادمانی و نظارتی آژانس توجیه کرد. شیرزاد با اشاره به خلأ قانونی موجود خاطرنشان کرد: آژانس هیچ چارچوب، دستورالعمل یا پروتکل مشخصی برای بازدید از تاسیسات هسته‌ای بمباران شده یا آسیب دیده بر اثر جنگ ندارد؛ تمام پروتکل‌های موجود ازجمله معاهده NPT و پروتکل الحاقی صرفا برای نظارت بر تاسیسات فعال و اطمینان از عدم انحراف طراحی شده‌اند نه ارزیابی خسارات ناشی از حمله نظامی یا جمع‌آوری اطلاعات برای طرف مهاجم.

این کارشناس مسائل هسته‌ای افزود: بنابراین ایران به‌درستی خواستار آن است که آژانس ابتدا برنامه دقیق بازدید، پروتکل موردنظر و اهداف مشخص این بازرسی‌ها را در چارچوب ماموریت‌های قانونی خود اعلام کند، اما متاسفانه تاکنون اقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته است. براساس توافق قاهره قرار بود چارچوبی برای همکاری و نحوه بازدید‌ها تعریف شود و در مقابل، مکانیسم ماشه فعال نشود، اما با بدعهدی طرف‌های اروپایی و به دستور ایالات‌متحده این توافق عملیاتی نشد.

در نتیجه موضوع به‌شدت گره خورده و نیازمند رویکردی اساسی، حقوقی و مبتنی بر حسن‌نیت همه طرف‌هاست که در حال حاضر مشاهده نمی‌شود. احمد شیرزاد، در پاسخ به پرسش دیگر «اعتماد» درباره واکنش احتمالی تهران به تصویب قطعنامه جدید در شورای حکام، گفت: باتوجه به سوابق و نشانه‌های موجود، احتمال اینکه اروپایی‌ها به سمت ایجاد فضای متعادل‌تر و تشویق ایران به همکاری حرکت کنند، بسیار اندک است؛ رویکرد غالب آنها تداوم فشار و استفاده از اهرم زور است که اساسا ازسوی ایالات‌متحده به آنها تحمیل شده و با برداشت سنتی واشنگتن از حل‌وفصل مسائل بین‌المللی همخوانی دارد. شیرزاد در ادامه تصریح کرد: به نظر می‌رسد اروپایی‌ها یا واقعا از تغییر اساسی توازن قوا در منطقه پس از جنگ ۱۲ روزه آگاه نیستند یا خود را به ندانستن زده‌اند و می‌خواهند وانمود کنند که حملات انجام شده ایران را در جایگاه ضعف استراتژیک قرار داده و اکنون زمان مناسبی برای فشار بیشتر است.

به گفته او، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به‌صراحت اعلام کرده که با چنین روندی مخالف است و واکنش‌های تندی نشان داده؛ برای ایران کاملا غیرقابل قبول است که پس از همکاری‌های گسترده‌ای که انجام داد و پاسخش جنگ ۱۲روزه بود، حالا با دور جدیدی از فشار‌ها و قطعنامه‌های تنبیهی مواجه شود. این کارشناس مسائل هسته‌ای تاکید کرد: قطع به یقین، اگر اروپایی‌ها این مسیر را ادامه دهند با واکنش شدید و قاطع ایران مواجه خواهند شد؛ تجربه نشان داده سیاست اعمال فشار یک‌جانبه نه تنها نتیجه‌ای برای طرف مقابل ندارد، بلکه امکان بازگشت حتی به شرایط برجام یا دوره کوتاه پس از آن را نیز از بین می‌برد.

شیرزاد با اشاره به عبارت «مذاکره مسلح» که سعید خطیب‌زاده به کار برده، خاطرنشان کرد: این عبارت دقیقا بیانگر عمق بی‌اعتمادی تهران به واشنگتن است؛ یعنی ایران دیگر حاضر نیست در شرایطی که هنوز زخم‌های حمله نظامی تازه است و طرف مقابل هیچ تضمین معتبری ارایه نمی‌کند، به مذاکره‌ای بنشیند که یک طرف آن دستش هنوز روی ماشه است.

او در پایان افزود: در چنین فضایی، هرگونه درخواست مذاکره از‌سوی واشنگتن یا ابتکار اروپایی‌ها که بر پایه فشار و تهدید باشد، نه‌تنها تنش‌ها را کاهش نمی‌دهد، بلکه تنها به تشدید بیشتر و دور شدن کامل طرفین از مسیر دیپلماسی منجر خواهد شد. احمد شیرزاد در ارزیابی پیامد‌های احتمالی تحریم‌ها بالاخص در ارتباط با صادرات نفت گفت: ایالات‌متحده قطعا در دوره جدید تلاش خواهد کرد مکانیسم اسنپ‌بک را فعال کند و تحریم‌های معلق‌شده شورای امنیت را احیا نماید تا فشار حداکثری گسترده‌تری به ویژه بر صادرات نفت و مبادلات بانکی ایران وارد آورد، اما واقعیت این است که شرایط امروز با فضای پیش از برجام به کلی متفاوت است؛ یک‌جانبه‌گرایی مکرر واشنگتن باعث شده تمایل جهانی به همراهی با سیاست فشار حداکثری امریکا به شدت کاهش یابد و حتی متحدان سنتی آن نیز دیگر اشتیاق سابق را نشان ندهند.

 به باور این کارشناس هسته‌ای، چین و روسیه فراتر از انتظار در برابر تحریم‌های ثانویه مقاومت کرده‌اند و مجموعه‌های بزرگ منطقه‌ای و جهانی نظیر سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بریکس و جنبش عدم تعهد انگیزه و امکان بیشتری برای حفظ و گسترش مناسبات اقتصادی با ایران دارند.

از همین رو برخلاف دوره پیش از برجام، امروز اکثر دولت‌ها ترجیح می‌دهند راه‌های دور زدن فشار‌های واشنگتن را بیابند و تجارت خود با ایران را ادامه دهند. اقتدار سابق ایالات‌متحده به طور چشمگیری تضعیف شده و ژست تهاجمی و قلدرمآبانه دونالد ترامپ خود به عاملی برای کاهش بیشتر همکاری جهانی با واشنگتن تبدیل شده است. شیرزاد همچنین تاکید کرد: از‌سوی دیگر، تجربه چند دهه فشار تحریم، بنگاه‌ها و مدیران اقتصادی ایران را به یافتن مسیر‌های خلاقانه و موثر برای حفظ و گسترش فعالیت در محیط تحریمی واداشته؛ البته هیچ‌کس سختی شرایط را انکار نمی‌کند و ایده‌آل همه ما رفع کامل تحریم‌هاست، اما وضعیت کنونی به‌هیچ‌وجه فلج‌کننده یا ناتوان‌کننده نیست.

تصویر روز
خبر های روز