علت قطع ناگهانی و شبانه آب مشخص شد؟

پایتخت هنوز از تابستانی پر از خاموشی و گرمای طاقتفرسا عبور نکرده که صدای اعتراض مردم بار دیگر بالا رفته است؛ اینبار نه برای برق، بلکه برای آبی که شبها ناگهان قطع میشود.
به گزارش روز نو از شمال تا مرکز شهر، روایتها شبیه هماند: ساعت ۱۰ یا ۱۱ شب فشار آب میافتد و تا صبح خبری از بازگشت آن نیست.
ساکنان ازگل میگویند نزدیک به دو ماه است هر شب، آب در این محدوده قطع میشود. اهالی یوسفآباد از بیآبیهای ۱۰:۳۰ تا ۵ صبح خبر دادهاند و در قیطریه و اختیاریه قطعیها زودتر شروع میشود؛ از حوالی ۹ یا ۱۰ شب تا طلوع آفتاب. حتی در مناطقی مثل نیاوران، جردن و گیشا، با وجود پمپ و منبع ذخیره، مردم میگویند صبح با مخازن خالی و وسایل سوخته از فشار هوا روبهرو میشوند.
در شبکههای اجتماعی هم روایتها یکی پس از دیگری منتشر میشود. یکی نوشته: «زنگ زدم ۱۲۲، گفتند مشکل شبکه است. دو هفتهست هر شب همین مشکل تکرار میشه!»
دیگری گفته: «بهار برق نداشتیم، حالا پاییز آب نداریم. حداقل قبلاً برنامه خاموشی برق میدادند، حالا شب تا صبح آب قطع میشه و هیچکس جوابگو نیست.»
جیرهبندی خاموش بدون اعلام رسمی
آنچه این وضعیت را نگرانکنندهتر کرده، سکوت شرکت آب و فاضلاب است. نه اطلاعیهای، نه هشدار از پیش، نه جدول زمانبندی. در حالیکه در زمان قطعی برق، هرچند با خطا، برنامه خاموشی اعلام میشد، حالا مردم در تاریکی کامل از دلیل قطع آب بیخبرند.
بسیاری از شهروندان از اینکه هیچ مقام مسئولی پاسخ روشنی نمیدهد، گلایه دارند. تنها پاسخی که گاهی داده میشود، عبارتی مبهم است: «مدیریت فشار شبکه برای حفظ پایداری آبرسانی!».
اما مدیریت فشار، وقتی به قطع کامل آب تبدیل میشود، دیگر مدیریت نیست، محدودیت است.
فایده قطع آب شبانه چیست؟
در ظاهر، کاهش فشار یا قطع شبانه آب ممکن است اقدامی صرفهجویانه به نظر برسد؛ ساعاتی که مصرف کمتر است و شاید تصور شود خاموش کردن پمپها به حفظ منابع کمک میکند. اما کارشناسان میگویند این روش نهتنها مؤثر نیست، بلکه میتواند آسیبزا هم باشد.
شبکه فرسوده آب تهران که در برخی نقاط قدمتی بیش از نیم قرن دارد، با نوسان فشار و قطع و وصلهای مکرر دچار شکستگی و نشت میشود. هر بار که جریان آب ناگهان متوقف یا باز میشود، شوک هیدرولیکی میتواند به لولهها آسیب بزند و هدررفت آب را بیشتر کند.
از سوی دیگر، بخش زیادی از مردم شبها از وسایل برقی و پمپهای خانگی برای شستوشو و ذخیره آب استفاده میکنند. قطع ناگهانی جریان باعث سوختن موتور پمپها، خرابی ماشین لباسشویی و کاهش عمر وسایل خانگی میشود؛ بنابراین پرسش این است: قطع آب در ساعاتی که مصرف کمتر است، چه فایدهای دارد؟
اگر هدف صرفهجویی باشد، آموزش، اطلاعرسانی و کنترل در ساعات پیک مصرف مؤثرتر است. اگر هدف تعمیر شبکه باشد، اطلاعیه و جدول زمانبندی حق بدیهی مردم است. اما وقتی هیچکدام وجود ندارد، تنها چیزی که باقی میماند بیاعتمادی و نارضایتی است.
هر فصل یک بحران
قطع آب بدون اطلاعرسانی، مصداق همان مدیریتی است که در تاریکی اتفاق میافتد. مردمی که نمیدانند چه زمانی آب خواهند داشت، چطور میتوانند مصرف خود را مدیریت کنند؟
مسئولان از مردم میخواهند صرفهجویی کنند، اما حق اطلاع را از آنان دریغ میکنند. اطلاعرسانی نه لطف است و نه امتیاز؛ وظیفهای است که بیتوجهی به آن، سرمایه اجتماعی دولت را از بین میبرد.
در روزگاری که بحران آب جدی است و اعتماد عمومی شکننده، شفافیت و گفتوگو با مردم نه هزینه دارد، نه انرژی، اما میتواند مانع خشم پنهان و بیاعتمادی عمومی شود.
تابستان را با خاموشی برق گذراندیم، پاییز را با بیآبی، و حالا همه نگراناند که زمستان نوبت گاز باشد.
تهران، شهری که روزی نماد توسعه بود، حالا هر فصل با یک بحران جدید بیدار میشود. اما شاید بزرگترین بحرانش نه کمبود آب و انرژی، که کمبود توضیح، شفافیت و احترام به مردم باشد.