به روز شده در: ۱۱ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۰
کد خبر: ۷۲۱۳۰۳
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۳ - ۱۱ آبان ۱۴۰۴

ربیعی: با سیاست‌های پیش از بحران نمی‌توان جامعه بحران‌زده را اداره کرد

روزنو :علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «با جامعه پس از جنگ» نوشت: جنگ اخیر نه از مرز‌های کشور بلکه از پایتخت آغاز شد؛ جنگی هوشمند و پسا‌مدرن که هدف اصلی‌اش مردم ایران بودند. او هشدار داد که ادامه سیاست‌های تنش‌زا در حوزه‌هایی، چون پوشش و اینترنت، همان اشتباه دشمن در تحلیل جامعه ایرانی است.

ربیعی: با سیاست‌های پیش از بحران نمی‌توان جامعه بحران‌زده را اداره کرد

علی ربیعی، وزیر پیشین کار و از چهره‌های اصلاح‌طلب، در یادداشتی با عنوان «با جامعه پس از جنگ» نوشت: به بهانه سخنرانی در خصوص «تهران پس از جنگ»، چند نکته قابل تأمل را مرور کردم

به گزارش روز نو این نخستین جنگی بود که نه از مرز‌های کشور، بلکه از پایتخت آغاز شد. در واقع، شاید بیش از ۹۰ درصد جنگ در تهران جریان داشت؛ جنگی که از مرز شروع نشد، بلکه با تهاجم به مرکز کشور، جامعه و نهاد‌ها را غافلگیر کرد، به‌گونه‌ای که حتی نهاد‌های نظامی هم واکنش خود را با تأخیر نشان دادند.

این جنگ از نوعی دیگر بود؛ «جنگی هوشمند» نه کلاسیک. در گذشته، ما جنگ‌های کلاسیک داشتیم؛ جنگ‌هایی مبتنی بر قدرت نظامی و نیروی زمینی. در دوره‌ای دیگر با ظهور فناوری، نوعی از جنگ‌ها بر پایه تکنولوژی شکل گرفت که در آن نیروی انسانی نقش کمتری داشت و متکی بر زیردریایی و جنگ‌های هوایی موسوم به «جنگ ستارگان» بود. اما جنگ اخیر، جنگ انسان‌محور نبود؛ جنگی مدرن، حتی شاید پسا‌مدرن؛ باید گفت «جنگی فضایی با هوش مصنوعی و زیرساخت‌های دیجیتال».

ربیعی ادامه داد: این جنگ متکی بر شاهراه‌های اطلاعاتی و بر پایه هوش مصنوعی بود که در نتیجه آن، نقش انسان در میدان کمرنگ‌تر، اما تأثیر ذهنی آن بسیار شدیدتر شد. ویژگی مهم‌تر این جنگ آن بود که هدف اصلی آن «مردم» بودند. این دروغ بزرگ که گفته شد «آمدیم رژیم را از بین ببریم» حقیقت ندارد. هیچ جنگی در تاریخ برای از میان بردن رژیمی شکل نگرفته است. مغول‌ها به ایران نیامدند تا رژیم را عوض کنند؛ آمدند و قرن‌ها ماندند و غارت کردند. اسکندر هم نیامد رژیم را عوض کند؛ می‌آمد، می‌سوزاند و می‌رفت؛ بنابراین این ادعا، یک دروغ تاریخی است.

به باور من، هدف جنگ تنها ایران و مردم ایران بودند. مقصودم از بیان این نکات، پرداختن مستقیم به جنگ اخیر نیست؛ بلکه می‌خواهم به موضوع مردم جوامع برگردم؛ مردمی که هدف اصلی این جنگ بودند. پایتخت با بیش از دوازده میلیون جمعیت، مخاطب مستقیم این حملات بود.

در تحلیل‌های داخلی و خارجی درباره علل ناکامی متجاوز، همگی بر یک نکته تأکید داشتند: تلاش برای برانگیختن شورش مردم، به هر شکل، رخ نداد. برعکس، نوعی ملی‌گرایی تازه – نه از نوع کلاسیک – در جامعه شکل گرفت. این ملی‌گرایی متفاوت، امروز در میان شهروندان نیازمند مطالعه است.

ربیعی می‌پرسد: اگر همان‌گونه که در مواضع رسمی گفته می‌شود، هدف جنگ مردم بوده‌اند، این پرسش مطرح است که پس از پایان جنگ، چه اقداماتی برای حفظ این انسجام و مقاومت ذهنی انجام شده است؟ سیاست اجتماعی مناسب برای ایرانیان، به‌ویژه شهروندان تهران، چگونه باید باشد؟

او ادامه می‌دهد: آنچه امروز قابل مشاهده است، تلاش جریان‌هایی است که با همان ابزار و همان منطق گذشته، همچنان در مسیر اقدامات سلبی حرکت می‌کنند؛ از جمله در حوزه پوشش. این اقدامات نه‌تنها بی‌اثر است، بلکه به تشنج جامعه می‌انجامد. گاهی می‌اندیشم خیال برخی تا زمانی که هزینه‌ای سنگین برای جامعه و نظام ایجاد نشود، راحت نمی‌شود. اگر در این جنگ، مقاومت ذهنی مردم به اندازه مقاومت ارضی مهم بوده، ما امروز برای حفظ آن مقاومت ذهنی چه کرده‌ایم؟ ربیعی با اشاره به سیاست‌های محدودکننده اینترنت نوشت: «در حالی که ۸۵ درصد مردم ایران از فیلترشکن استفاده می‌کنند، ناامنی در پلتفرم‌های داخلی حتی بیشتر رخ داده است. این چه سیاستی است که هم مردم را ناراضی می‌کند و هم حافظ امنیت نیست؟»

او تأکید کرده است که ایران، تهران و شهر‌های پس از جنگ به سیاست‌های اجتماعی متفاوتی نیاز دارند. ایران و تهران نیازمند سیاست‌های نوینی هستند. علم مدیریت بحران به ما می‌آموزد با سیاست‌های پیش از بحران نمی‌توان جامعه بحران‌زده را اداره کرد.

ربیعی در پایان نوشت: علاوه بر سیاست‌های اجتماعی متناسب، به سیاست‌های فرهنگی به‌دور از تنش‌زایی و با اولویت حل مسائل زندگی روزمره مردم نیاز داریم. اساسی‌ترین اقدام، ایجاد آرامش در جامعه و اجتناب از هرگونه تنش‌آفرینی است. باید با همکاری نهاد علم، نهاد‌های اجتماعی و هم‌افزایی میان آنها در جست‌وجوی راهی برای برون‌رفت از مسائل باشیم. جامعه نیاز دارد که از میان تلخی‌ها، روزنه‌هایی باز شود و چشم‌اندازی تازه پیش روی خود ببیند.

تصویر روز
خبر های روز