رویانیان: من بودم هاشمیان را اخراج نمیکردم

وقتی بحث تغییر مدیریت در پرسپولیس بهوجود میآید، ناخواداگاه فکرمان به سمت و سوی مدیران قبلی میرود. از جملهی آنها محمد رویانیان است؛ رئیس اسبق پلیس راهور کشور که از تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ تا دوم دی ماه ۱۳۹۲، بیش از دو سال مدیرعامل پرسپولیس بود و در این مدت اتفاقات مختلفی را تجربه کرد.
به گزارش روز نو رویانیان که همیشه صریح و بیپرده صحبت میکند و گاهاً همین صراحت لهجه مشکلاتی را نیز برای او بهوجود آورده، در گفتوگو با خبرنگار ایرنا به اتفاقات اخیرِ پرسپولیس واکنش نشان میدهد. او که مدتها روزه سکوت گرفته و صحبتی انجام نمیداد، از روزهای سختی که در پرسپولیس داشت پرده برمیدارد و البته درباره روند خصوصیسازی در دو باشگاه بزرگ صحبت میکند. نقطهی کلیدی مصاحبه، اما جایی است که رویانیان میگوید علاقهای به بازگشت به پرسپولیس ندارد. او معتقد است مدیرعاملی در پرسپولیس حتی سختتر از دورانی است که پلیس بوده و به کشور خدمت کرده است. همین، بهترین دلیل است تا رویانیان برای بازگشت به پرسپولیس، نه رایزنی کند و نه ابراز علاقه.
این گفتوگو پیش رویتان است.
هفته قبل بود که رضا درویش استعفا کرد و همین کافی بود تا بحث مذاکره با گزینههای مختلف آغاز شود. نام اغلب مدیران سابق شنیده شده؛ میخواهیم بدانیم ابتدا نظر شما درباره این تغییرات چیست و ثانیاً آیا شما هم در زمرهی گزینههای جانشینی هستید؟
از سوال دوم شروع میکنم. من اصلاً به این موضوع که مدیرعامل پرسپولیس شوم، فکر هم نکردهام. طبیعتاً مثل بقیه هواداران و مردم، از تغییراتی که ایجاد شده، اطلاعاتی دارم. اخبار رسانهها را هم دنبال میکنم و میدانم که آخرین بحث، جدایی وحید هاشمیان است؛ اما اینکه خودم به مدیرعاملی در پرسپولیس و بازگشت به این تیم فکر کنم، نه.
یعنی قصدی برای بازگشت هم ندارید؟
قصدی برای ورود به این بخش ندارم.
طوری صحبت میکنید که انگار در دوران مدیرعاملی در پرسپولیس خیلی اذیت شدهاید...
خب آن موقع فوتبالی نبودم ولی بعداً صاحب تجربه شدم. آدم در خیلی از مواقع و در خیلی از موارد، بیتجربه است، اما به مرور زمان تجربیات گرانبهایی بهدست میآورد. این کسبِ تجربه ممکن است با برخی اتفاقات تلخ نیز همراه شود تا یک مدیر درس عبرت بگیرد.
درس عبرت گرفتید که به پرسپولیس برنگردید؟ آن دو سال، اینقدر به شما سخت گذشت؟
ببینید؛ از سال ۱۳۹۲ که من رفتم، تا امروز ۱۲ سال گذشته و ۱۰ یا ۱۱ مدیرعامل در پرسپولیس فعالیت کردهاند. یعنی به ازای هر سال، یک مدیر. این خیلی مسأله مهمی است. ضمن اینکه ما هم در مقطعی نکتههایی یاد گرفتیم، اما دیگر زمانش گذشته که برگردیم.
اما برخلاف شما، خیلیها رایزنی را آغاز کردهاند تا روی صندلی خالی مدیرعاملی پرسپولیس بنشینند. گفتید که علاقهای به بازگشت ندارید، اما باورش کمی برای ما سخت است. مگر میشود کسی که سالها آن جذابیت و شهرت را دیده، برای مدیرعاملی در پرسپولیس رایزنی نکند؟
من قبلاً هم رایزنی نکردم و الان نیز همینطور.
پس در دورهای که مدیرعامل پرسپولیس شدید، چگونه به این صندلی رسیدید؟
به درخواست وزیر و رئییسجمهوری مدیرعامل پرسپولیس شدم. به من تکلیف کردند و من هم برحسب وظیفه آمدم و کار کردم. سالها رئیس پلیس راهور بودم، رئیس حمل و نقل کشور بودم، اما به عنوان یک سرباز وظیفه داشتم به پرسپولیس بروم. همانطور که اگر میگفتند لب مرز برو و آنجا خدمت کن، حتماً این کار را انجام میدادم. به عنوان یک سرباز، همیشه وظیفه دارم به مملکت خدمت کنم.
الان تکلیف شود چطور؟
آن زمان باشگاهها تحت مالکیت وزارت ورزش بودند و دستور و تکلیف وجود داشت، اما حالا اوضاع تغییر کرده است. در مقطع فعلی، اما از برخی بازیها ناراحت میشوم. بعضیها دنبال یارکشی و لابی هستند تا مدیرعامل پرسپولیس شوند، اما خداوکیلی من اهل این ماجراها نیستم.
منظورتان دقیقاً چه کسانی هستند و آیا معتقدید زد و بند هم در این رابطه انجام میشود؟
منظورم لابی و رایزنی بود. میخواهم بدانم در این موقعیت میخواهند چهکار کنند؟ اگر یک نفر بحثش خدمت باشد، مسوولیت حضور در پرسپولیس بارش را سنگین میکند. اگر مسوولیت نگیرد، بهتر است. آنهم در عرصه ورزش و آن هم در باشگاه پرسپولیس. واقعا سخت است.
البته پشتِ این سختی، شهرت هم هست و کلی درآمدهای مالی...
درآمدِ مالی؟ نمیدانم حرفم را چقدر باور میکنید، اما من در دو سال و خردهای که مدیرعامل پرسپولیس بودم، یک ریال هم حقوق نگرفتم. حتی از حقوق اولیه خودم هم استفاده نکردم. پیر شدم و دیگر از من گذشت. حتی خانهام را هم از دست دادم. زیاد هم به دنبال این نیستم که به جایگاهی خاص برسم.
من باز هم سوالم را تکرار میکنم؛ آیا تلخیهای فوتبال باعث شده تا از ورود به این عرصه طفره بروید و پشیمان باشید؟
من پلیسی هستم که در رده ملی کار کردم. در زمان مدیرعاملیام در پرسپولیس، خاطرات تلخ و شیرینی برایم ایجاد شد. هم شیرینیها را از یاد نمیبرم و هم تلخیها. تجربیات گرانبهایی را بهدست آوردم و البته میدانم که چنین صندلیهایی همانطور که ورود دارد، خروج هم دارد. دیدید که بعد از من هم مدیرانی آمدند و رفتند.
جواب سوالم را نگرفتم. انگار که هم به این صندلی علاقهمندید و هم نه...
من تا امروز برای بازگشت به این صندلی فکر نکردم و الان هم در تخصص خودم مشغول به فعالیت هستم. کار و کاسبی اقتصادی ندارم؛ من یک سرباز هستم و بازنشسته هم هستم، اما وظیفه سربازیام حکم میکند که به کارم ادامه بدهم. دوست ندارم چنین حرفی بزنم، اما از حضور در پرسپولیس و عرصه ورزش پشیمان هم هستم. البته نه به دلیل مشکلات، بلکه به این خاطر که به ورزش و فوتبال تعلق نداشتم. آن دوران برای من سخت گذشت، چون در حوزه کاریام نبود، اما باز هم تکرار میکنم تجربه ازشمندی کسب کردم. الان هم واقعاً فکرش را نمیکنم به پرسپولیس برگردم. دوست ندارم در این جو وارد شوم و بگویم که به من پیشنهاد شده است.
شاید، چون پیشنهادی به شما نشده، قاطعانه میگویید که برنمیگردید. اینطور است؟
نمیدانم چطور باید بگویم که قصدی ندارم وارد این جرگه و جریانات شوم. الان پرسپولیس به بخش خصوصی واگذار شده و حضور در این تیم، برخلاف دوره قبلی، خیلی تکلیفآور نیست. یعنی دیگر تکلیف نیست.
پس تکلیف چه زمانی است؟
زمانی که پستها دولتی باشند. مثلاً به من بگویند برو لب مرز، برو در جاده و برو در یک محله خدمت کن. آنوقت است که اسمش را میگذاریم تکلیف. پرسپولیس الان با یک نظام خصوصی در حال حرکت است. به نظرم میتوانند از مدیرانِ علاقهمند و توانمند دیگری استفاده کنند.
اما خیلی هم خصوصی نیست.
سالهای سال میگفتند این دو باشگاه باید خصوصی شوند و قانون هم در این باره به تصویب رسید. حالا که خصوصی شدهاند، باز هم انتقاد؟
منظور من این است که کاملاً خصوصی نیستند؛ خصولتی هستند.
خیلی موافق نیستم، اما معتقدم حضور در بخش خصوصی تبعاتی هم دارد. تا خصوصیسازی جا بیفتد، راه بیفتد، بارور شود و به درختی تنومند تبدیل گردد، زمان میبَرد، هزینه میبَرد و تلفات هم دارد. البته اشکالی هم ندارد؛ ما و شما هم نباید به کنسرسیوم بانکی، باشگاه، سرمربی و بازیکنان فشار بیاوریم. حالا زمانِ تغییر در نظام مدیریتی است، اتفاقی که همه ۴۰، ۵۰ سال دنبالش بودند.
یعنی شما معتقدید انتقادی انجام ندهیم، چون بخش خصوصی زمان میخواهد تا به یک روال طبیعی دست یابد؟
ببینید؛ هر تغییری ممکن است هزینههایی در پی داشته باشد و ما نباید نگران شویم. این اتفاقات طبیعی است؛ چون میخواهیم نظام مدیریتی خصوصی در فوتبال ما حاکم شود. این، دورهی گذار است و پیامدهایی هم دارد. عقل حکم میکند که هم هواداران صبور باشند و هم منتقدان.
اجازه میدهید با نظر شما موافق نباشم؟
چرا؟ با کدامیک از نظرات من؟
اینکه یک باشگاه بزرگ نمیتواند و نباید عرصهای برای آزمون و خطای بخش خصوصی باشد؛ بهخصوص باشگاهی مانند پرسپولیس که میلیونها هوادار دارد.
برای شما مثالی بزنم؟
بفرمایید...
ما وقتی برای اولین بار سیستم ۱۱۰ را راه انداختیم، تا مدتها باگهای آن را برطرف کردیم. چون برای اولین بار بود که چنین سیستمی اجرا میشد. یا بحث کارت سوخت نیز همینطور. قبلاً موردی نداشتیم که بخواهیم سیستم ۱۱۰ و کارت سوخت را با آن مقایسه کنیم. در بخش پلیس هم اتفاقات بسیاری رخ داده و جزء کشورهای پیشرو در این عرصه هستیم. الان هم دو باشگاه بزرگ ما بالاخره از دامن دولت خارج و خصوصی اداره میشوند. تجربه قبلی هم وجود ندارد که بخواهند باگها و مشکلها را با استناد به آن برطرف کنند. باید زمان بگذارند و بپذیرند که امکان دارد در این مسیر مشکلاتی بهوجود بیاید. ما به عنوان مسوول و شما به عنوان رسانه، نباید به این اتفاقات، منفی نگاه کنیم. انتقال از بخش دولتی به خصوصی، یک تغییرِ حالت است. زمانی اتومبیل میساختند با یک پلتفرم که تا سالها تغییر نمیکرد. الان سال به سال پلتفرم بهوجود میآورند. الان هم معتقدم پتروشیمی خلیج فارس و کنسرسیوم بانکی با درکِ درست میتوانند دوران گذار را مدیریت کنند؛ مثل یک هواپیما که خوب بلند میشود، خوب هم فرود بیایند.
با تزریق بیرویهی پول به این دو باشگاه، شاهد فقرِ درآمدزایی نیز هستیم. این نگرانکننده نیست؟
باز هم تکرار میکنم که باید بیشتر فرصت بدهیم. هر چند منکر نمیشوم که این دو باشگاه، با اینکه به بخش خصوصی واگذار شدهاند، اما باید از درون، درآمدزا و اقتصادزا باشند. از نظر حرفهای هم باید از باشگاههای بزرگ جهان الگو بگیرند. این تحولات هم لازم است؛ چرا که نه. ضمن اینکه در لیگمان هم اختلاف امتیازات کم است و این دو باشگاه در کنار عبور از دوران گذار، حتی میتوانند به عناوینی مهم هم دست پیدا کنند.
انگار که فوتبال را پیگیر هستید، آنهم خیلی زیاد.
من هم جزئی از جامعه هستم.
اما در همین جامعه و با توجه به مشکلات موجود، تماشای فوتبال برای خیلیها از اهمیت بالایی برخوردار نیست..
بالاخره دو سال در پرسپولیس حضور داشتم و پیگیر مسابقات این تیم هستم.
اما در پاسخهای قبلی گفتید که دوران سختی را پشت سر گذاشتید و از مدیریت در پرسپولیس پشیمان هستید.
من نوکری هواداران را کردم؛ پشیمانی من به این دلیل است که در فوتبال تجربه نداشتم.
به جز کمبود تجربه در فوتبال، این اظهار پشیمانی از کجا میآید؟
هر مدیری که به پرسپولیس آمده، راحت نبوده؛ چون باید فشار سنگینی را تجربه کند. حالا من هر چقدر بگویم، شاید شما نتوانید درک کنید. کسی حرفهایم را میداند که روی آن صندلی نشسته باشد. زمانی به ما میگفتند برو جنگ، میرفتیم. در پلیس راهور دستور میدادند و انجامش میدادیم. از این دنیا وارد دنیای دیگری شدم که تمام تصمیمات را خودم نمیگرفتم؛ تصمیمات من ارتباط بسیاری به بازیکنان، مربی و نتایج داشت.
صادقانه بگویید؛ پلیس بودن سختتر است یا مدیرعاملی در پرسپولیس؟
پرسپولیس سختتر بود دیگر. در پرسپولیس، هر کدام از بازیکنان برای خودشان دنیایی دارند. مربیان و هواداران نیز همینطور؛ نظراتشان هم متناقض است. یک روز باد میآید و توپ داخل دروازه میرود و روز دیگر فوروارد سرحال نیست و گل نمیزند. در فوتبال و بهخصوص پرسپولیس، اتفاقات هفتگی است. هر هفته، یا گرم میشوی یا سرد. یا غصه میخوری یا خوشحال میشوی.
به عملکرد رضا درویش که به تازگی از باشگاه پرسپولیس جدا شده، چه نمرهای میدهید؟
نمره متوسط میدهم.
اگر جای مدیریت پرسپولیس بودید، هاشمیان را اخراج میکردید؟
یک بار این کار را کردم، اما فکر میکنم درست نبود. اگر حالا مسوولیتی داشتم، هاشمیان را اخراج نمیکردم. مطمئن باشید.
مصاحبه را خودتان تمام کنید..
تشکر از شما و امیدوارم که پرسپولیس به دوران خوب خود بازگردد و باز هم عنوان قهرمانی را بهدست بیاورد.