تولد دوباره علی دایی در تیم ملی
یادمان میآورد علی دایی را وقتی که مجنونوار به سوی دروازه حریفان تاخت میزد. یادمان میآورد آن شتابها و آن سیری ناپذیریهای ابدی را که هرگاه توپ زیر پایش میافتاد داخل دروازه میغلتید. یادمان میآورد آن خوش شانسیها را که تعلقی همیشگی داشت در وجودش؛ درست مانند همین گلی که حوالی ظهر دیروز با آن قدمهای بلند و سپس ضربهای نه چندان محکم اما با زاویه مناسب وارد دروازه حریف کرد. سردار آزمون، علی دایی را در ذهن تداعی میکند. در بازی با کره جنوبی وقتی ضربه نکونام دو تیر دروازه عراق را لرزاند او همان جایی بود که باید میایستاد. خصیصهای داییوار در کلاس جهانی. گل دیروزش نیز لحظهای را در ذهن تداعی میکند که دایی در زمان اوج گاهی اینچنین توپ را از کنارهها برمیداشت، زاویه را آرام آرام تنگ میکرد و ناگهان توپ را به سوی دروازه شلیک میکرد.
آزمون دیروز گلی زد با همان استایل. با همان دقت با همان خوش شانسی که برگرفته از اعتماد به نفسی آمیخته با میل به گلزنی است. پیشتر در ساختن دایی عصر جدید آدرس را اشتباهی داده بودند. درکی نادرست از کیفیت و مختصات بازی علی دایی. برداشت این بود که دایی عصر حاضر کریم انصاریفرد است اما این قیاس هرگز جنبه حقیقی به خود نگرفت.
سردار اما ما را با شکل و منطق بازیاش با فیزیک و مهارتش بیشتر به یاد دایی میاندازد. بسیار نزدیک تر، بسیار شبیهتر، بسیار داییتر! آن مهاجمی که پس از افول دایی در سطح ملی انتظارش را میکشیدیم آرام آرام از میان پرونده تغییر نسل فوتبال ایران برابرمان قد علم میکند. سردار را اکنون اینگونه میبینیم که سالها پیش دایی را میشناختیم. مهارتی برخاسته از یک انگیزه درونی با تواناییها و تکنیک ذاتی. امروز ستایشگر گلی هستیم که سردار داییوار به تور دروازه عراق میدوزد. امروز شش روز مانده به آغاز نخستین پیکار تیم ملی در جام ملتهای آسیا. امروز نه فقط به واسطه گلی که سردار میزند و ما را سر شوق میآورد، بلکه به واسطه تیمی که کروش نزدیک به 60 دقیقه تحت عنوان تیم دوم مقابل عراق قرار داد، امیدوارمان میکند به توفیق پروژه تغییر نسل فوتبال در آیندهای نه چندان دور. سردار آزمون میتواند نخستین نشانههای امیدواری به تغییر نسل فوتبال ایران پس از جام ملتهای آسیا باشد و ایضا نیرو و انگیزهای که در این جوانهای نوپا و نوشکفته شکل گرفته اهرمی است در راستای حرکتی جدیتر از سوی دیگر مردان تیم کروش. آنها که سالها است شاکله اصلی تیم ملی را تشکیل دادهاند و به تدریج باید رخت را از تن خارج و به تن سردارهای آینده تیم ملی کنند. دیروز نه فقط سردار بلکه دیگر بازیکنان نوپا امیدوارمان کردند؛ مرتضی پورعلی گنجی، وریا غفوری، رامین رضاییان، امید ابراهیمی و... این امید را سردار آزمون در دلها زنده میکند. امیدی که پیشتر به یاس میمانست اما اکنون، در آستانه آغاز جام ملتهای آسیا خبر از داشتن نسلی میدهد برای آینده. نسلی که در این جام میتواند به اوج اعتماد به نفس دست یابد و به زودی بدل شود به اسکلت اصلی تیم ملی.